علیرضا معروفی برای اولین بار در تابستان 1387 به خدمت آقای امین تارخ رفت تا زیر نظر ایشان دوره ای بازیگری را طی کند اما متاسفانه به دلیل داشتن کنکور در کرج نتوانست آن کلاس ها را ادامه دهد و فقط توانست در چندکلاس آن حضور یابد.و بعد از آن به آموزشگاه سینمایی هفت هنر کرج رفت.و زیر نظر آقای محمد یعقوبی,بهروز جاودان فر,حمیدپور آذری دوره ای بازیگری را طی نمود.اوپس از گذراندن آن کلاس ها که به مدت 10 ماه طول کشیداولین تئاتر خود را به نام ((ماه پنهان بقیع)) به نویسندگی و کارگردانی محسن فلاح پور بازی کرد و در آنجا نقش کوچکی داشت و بعد از آن در ماه محرم قصه بازی در تئاتر حسن دریس را داشت که انگار قسمت نبود در آن کار نقش آفرینی کند.بعد از تئاتر ((ماه پنهان بقیع)) و نرفتن به سر کار حسن دریس علیرضا معروفی استعدادهای خود را شکوفا ساخت و دست به قلم شد تا جایی که نمایشنامه ای نوشت به نام((اشک حسرت))  و تصمیم به کارگردانی آن نمایش گرفت ولی او برای اجرای تئاتر تجربه ای بسیار کمی داشت و بعد از گذراندن چند جلسه تمرین آن نمایش مسکوت ماند و  به اجرا نرسید.و وی تصمیم گرفت فقط نمایش نامه بنویسد تا قدرت قلم او بالا برود  وبعد از انجام دادن این تمرین او نمایش نامه ایی نوشت بنا ((رقص زمان))که تا مرحله ای بازبینی هم پیش رفت ولی به علت کم لطفی بعضی بازیگران آن هم به روی صحنه نرفت.ولی او شکست پذیر نبود و دوباره به تلاش خود ادامه داد تا این که محسن فلاح پور به او طرحی داد و او شروع به نوشتن کرد و این نوشتن حاصل آن شد که نمایش نامه ای ((روزی که دنیا ایستاد))  خلق شود ولی این بار او تجر به ای بیشتری داشت و بلا فاصله آن نمایش را کار نکرد تا این که محسن فلاح پور با کار جدیدش دوباره به عرصه ای تئاتر کرج رونقی داد و تمرین تئاتر ((حضرت زینب (س) )) را شروع کرد.علیرضا معروفی در آن نمایش نقش امام سجاد (ع) را بازی می کرد در جایی که او می گفت دوست دارد نقش مخالف بازی کند اما قسمت این بود که او لباس ائمه به تن کند و آن نمایش هم مثل کار قبلی محسن فلاح پور به مدت پنج شب در تالارشهیدنژاد فلاح کرج به روی صحنه رفت و استقبال خوبی از آن کار شد.اگر بخواهم خلاصه ای از آن تئاتر را بگویم که نمایش مذهبی ((حضرت زینب س))کاری بود از گروه هنری یاسین کرج که داستان آن بدین گونه بود که از عصر عاشورا شروع می شد و تا دربار یزید و رحلت حضرت زینب(س) ادامه داشت .لازم به ذکر است که بدانید محسن فلاح پور کار رئال و طنز هم انجام داده است اما در سالیان دور ولی می توانم به نمایش((اشک یاس))  اشاره کنم که داستان بسیار زیبایی دارد.